تحولات لبنان و فلسطین

مشارکت در انتخابات گوناگون به ویژه انتخابات ریاست جمهوری در ادوار مختلف، مهم‌ترین دغدغه رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است.

ایشان پس از انداختن رأی خود در صندوق چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز با تأکید دوباره بر این مهم، فرمودند: «کلمه‌ جمهوری در «جمهوری اسلامی» حاکی از این است که در ذات این نظام، حضور مردم لحاظ شده؛ بنابراین دوام جمهوری اسلامی و قوام جمهوری اسلامی و عزت جمهوری اسلامی و آبروی جمهوری اسلامی در دنیا متوقف به حضور مردم است».

نکته مهم و قابل تأمل آنکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در شرایطی همواره بر اهمیت و ضرورت مشارکت در انتخابات تأکید داشته‌اند که برخی تحلیلگران با توجه به احتمال قدرت گرفتن جریان‌های دارای فاصله با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی در مشارکت‌های بالا و همچنین طرح مباحث انتقادی نسبت به مقبولیت و مشروعیت نظام در صورت کاهش مشارکت، مخالف این بیان صریح و اصرار بر آن بوده‌اند. بنابراین، رصد منظومه گفتمانی رهبر معظم انقلاب و توجه به تکرر تأکید ‌ایشان بر شاخص بودن حضور مردم در انتخابات، به طور کامل نشان می‌دهد مشارکت نه یک مسئله تشریفاتی که امری حیاتی و نیازی قطعی برای دوام، قوام، عزت و آبروی جمهوری اسلامی ایران در عرصه داخلی و بین‌المللی است.
نگاهی به روند اتفاقات دو هفته گذشته در خصوص انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مسائل پرشماری را بازنمایی می‌کند که هرکدام می‌بایست به طور جداگانه مورد بحث و تحلیل قرارگیرد، اما مهم‌ترین واقعه رخ داده در این انتخابات که نیازمند تحلیل و تدبیر فوری و جدی است، کاهش مشارکت به سطح ۴۰ درصد است. اتفاقی که حتی بدبینانه‌ترین تحلیل‌های آماری نیز وقوع آن را پیش‌بینی نکرده بودند و با توجه به جمع اتفاقات، تحلیلگران سیاسی نیز انتظارش را نداشتند.

چرایی کاهش مشارکت
بدون شک چالش‌های اقتصادی و معیشتی و بحران‌های اجتماعی منبعث از آن، مهم‌ترین دلیلی است که طی سال‌های اخیر منجر به ناامیدی بخشی از بدنه جامعه نسبت به انتخابات شده است. پس از آن می‌توان به تبلیغات گسترده جریان معاند جمهوری اسلامی با بهره‌گیری از ابزارهای مختلف رسانه‌ای و عملیات روانی اشاره کرد که همراه با دروغ‌ها و تخریب‌های مختلف در تلاش بوده انتخابات را به عنوان امری فرمایشی در منظر بخشی از جامعه تصویر کند.
اما در کنار این دلایل زمینه‌ای و مسائل دیگری همچون نحوه کنش‌گری احزاب، تشکل‌ها و شخصیت‌های سیاسی، آنچه در انتخابات اخیر به نظر آمد، کم کاری جدی بخش قابل توجهی از نخبگان به ویژه در جریان‎‌های منتسب به گفتمان انقلاب اسلامی بود که نتوانستند در سطح مورد انتظار رهبر معظم انقلاب نسبت به تبیین ضرورت مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری و تهییج و اقناع عموم جامعه به منظور نقش آفرینی در این مسیر اقدام کنند. مهم آنکه در انتخابات پیشین مجلس شورای اسلامی که این موضوع مورد توجه قرار گرفته بود، با وجود سطح اهمیت پایین‌تر انتخابات، عدم فعالیت جدی جریان اصلاحات در انتخابات و همچنین نبود متغیر پیشرانی همچون تشییع با شکوه رئیس جمهور شهید آیت الله رئیسی، مشارکتی بیش از این رقم خورده بود.

گام اول؛ جامعه‌شناسی ۶۰ درصد
بر اساس آنچه درباره چرایی کاهش مشارکت گفته شد، می‌توانیم شناختی نسبت به ۶۰درصد مشارکت نکرده در انتخابات را بدست بیاوریم. اما به نظر می‌رسد رسیدن به صورتی دقیق از این مسئله نیازمند شکافتی عمیق‌تر و تحلیلی دقیق‌تر است و بر این اساس می‌بایست جامعه‌شناسی ۶۰ درصد خاموش در این انتخابات و راهکارهای تعامل و رفع شبهات و تأمین انتظارات منطقی و بحق آن‌ها در دستور ارکان کشور قرار گیرد. عجیب آنکه برخی نگرش‎‌های پیشینی هم چون اثر حضور چهره‎‌های برجسته اصلاحات بر افزایش مشارکت نیز در این انتخابات رنگ باخت و همه این‌ها نشانه‌هایی است که تدبر عمیق‎تراندیشمندان و صاحبنظران را مطالبه می‌کند.
بدون شک ما امروز بیش از هر زمانی نیازمند تعامل، گفت وگو و تبیین هستیم. در حالی که با بررسی جوانب مختلف مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی به صحت عبارت «نزدیک قله‌ایم» پی می‌‎بریم، متأسفانه بخش قابل توجهی از هم‌میهنان ما در داخل کشور به تبع مسائل گوناگون به ویژه تبلیغات منفی، در وضعیت نارضایتی توأم با ناامیدی به سر می‌برند و خروجی این شرایط کاهش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری است.

کنش سریع و اقدام بلندمدت
در مسیر پیش رو دو گام را باید طراحی کنیم. گام اول جبران کم کاری‌های چند هفته اخیر و گفت وگوی گسترده و تلاش جدی برای افزایش مشارکت در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری است که آخر همین هفته برگزار می‌‎شود. حتماً با تلاش در این عرصه می‌توانیم بخشی از بدنه ۶۰ درصد خاموش را به پای صندوق بازگردانیم. اما کار مهم‌تر طراحی بلندمدتی است که باید در دستور کار همه قرار گیرد. نمی‌شود ۶۰ درصد جامعه را نادیده گرفت. نمی‌توانیم به مسائل اکثریت خاموش بی‌توجه باشیم. قطعاً مشکل همه آن‌ها مخالفت با نظام نیست و خیلی‌ها به این شکل دارند صدای اعتراضشان به برخی رفتارها و کم کاری‌ها را به گوش ما می‌‎رسانند؛ ما که باید به گوش باشیم و هوشیار.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.